سفارش تبلیغ
صبا ویژن


طراوت عشق

شیر نری دلباخته‏ ی آهوی ماده شد.

شیر نگران معشوق بود و می‏ترسید بوسیله‏ حیوانات دیگر دریده شود.


از دور مواظبش بود… پس چشم از آهو برنداشت تا یک بار که از دور او را می نگریست،


شیری را دید که به آهو حمله کرد. فوری از جا پرید و جلو آمد.

دید ماده شیری است. چقدر زیبا بود، ...گردنی مانند مخمل سرخ و بدنی زیبا و طناز داشت.


با خود گفت: حتما گرسنه است. همان جا ایستاد و مجذوب زیبایی ماده شیر شد.


و هرگز ندید و هرگز نفهمید که آهو خورده شد…



نوشته شده در یادداشت ثابت - دوشنبه 91/6/28ساعت 8:0 صبح توسط طنین نظرات ( ) | |


:قالبساز: :بهاربیست:



بیا 2 اینجا - کالای خواب - آقا موسا | اصراف - تزئینات داخلی - مهم نیوز

قالب وبلاگ
گالری عکس
دریافت همین آهنگ